شد باز در رحمت خالق به روی خلق
چون ماه مبارک ز افق گشت هویدا
مژده که شد ماه مبارک پدید
امان از شر زبان مردم ” از شیخ بهایی ”
آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا :
اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است !
اگر کم کار کند، میگویند تنبل است!
اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند!
اگر جمعگرا باشد، میگویند بخیل است!
اگر ساکت و خاموش باشد میگویند لال است!!!
اگر زبانآوری کند، میگویند ورّاج و پرگوست ..!
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند میگویند ریاکاراست!!!
و اگر نکند میگویند کافراست و بیدین …..!!!
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد
و جز ازخداوند نباید ازکسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید ؛
مهم نیست که این شادی چگونه قضاوت شود.
♦♦♦♦♦♦♦پ نه پ جدید و خنده دار♦♦♦♦♦♦♦
از خواب بیدار شدم بابام اومده میگه بیدار شدی ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خوابم خودمو زدم به بیداری !
♦♦♦♦♦♦♦پ نه پ جدید و خنده دار♦♦♦♦♦♦♦
بهش گفتم چقدر خوشگل شدی ! گفت،چشات خوشگل میبینه گفتم پ نه پ میخواستی گوشام خوشگل ببینه !!
♦♦♦♦♦♦♦پ نه پ جدید و خنده دار♦♦♦♦♦♦♦
رفتم خونه دیدم ماهی از تنگ افتاده بیرون،داداشم میگه یعنی مرده؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــ دوگانه سوزش کردم وقتی آب نیست با هوا کار میکنه
♦♦♦♦♦♦♦پ نه پ جدید و خنده دار♦♦♦♦♦♦♦
دارم سیگار میکشم مامور اومده میگه داری سیگار میکشی؟ میگم پَـــ نَ پَــــ دارم
علامت میدم سرخپوستای قبیله بغلی بفهمن ما اینحائیم. گفت پدر سگ اهل فیسبوکم که هستی سوار شو بریم....
گفتم کلانتری ؟ گفت پَـــ نَ پَــــ بریم قبیله بغلی بگیم آوردیمت، لازم نیست دیگه شما تو زحمت بیوفتین.
♦♦♦♦♦♦♦پ نه پ جدید و خنده دار♦♦♦♦♦♦♦
لپ تاپم رو بردم نمایندگیش می گم ضربه خورده کار نمیکنه، یارو میگه ضربه فیزیکی؟!!
پـَـَـ نــه پـَـَـــ بی محلی کردم یکم، ضربه روحـــی خورده!!
♦♦♦♦♦♦♦پ نه پ جدید و خنده دار♦♦♦♦♦♦♦
آخه تو آدمی؟؟؟؟؟ - پَ نه پَ؛ تو آدمی! بخشهایی از مکالمۀ آدم و حوا !
♦♦♦♦♦♦♦پ نه پ جدید و خنده دار♦♦♦♦♦♦♦
بابام از اداره زنگ زده خونه بعد کلی احوال پرسی میگه معین خودتی؟ میگم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ به سیستم تلفنباک بانک تجارت خوش آمدید برای پرداخت قبوض شماره 1،برای اطلاع از موجودی حساب شماره 2....گفت زهر مار و قطع کرد. دیدم ظهر عصبانی اومد توی اتاق منم پای پـَـَـ نــه پـَـَــــ بودم گفت اگه یه بار دیگه بگی پـَـَـ نــه پـَـَــــ دیگه تو این خونه نمیخوابی....گفتم یعنی بیرونم میکنی بابا؟ گفت پَـــ ن پَــــ خونه رو عوض میکنم بزغاله
♦♦♦♦♦♦♦پ نه پ جدید و خنده دار♦♦♦♦♦♦♦
دختره داره غرق میشه میگم دستتو بده به من میگه می خوای نجاتم بدی؟
پــَـَـ نــه پــَـَـــ میخوام واست لاک بزنم!
♦♦♦♦♦♦♦پ نه پ جدید و خنده دار♦♦♦♦♦♦♦
به داداشم میگم صدای تلویزیون کم کن. میگه اذیتت میکنه؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام لب خونیم قوی بشه!
♦♦♦♦♦♦♦پ نه پ جدید و خنده دار♦♦♦♦♦♦♦
گوشیمو سایلنت کردم، رو میز میلرزه … میگه داره زنگ میخوره ؟!؟!
پَ نه پَ خربزه خورده فکر اینجاشو نکرده !
♦♦♦♦♦♦♦پ نه پ جدید و خنده دار♦♦♦♦♦♦♦
روی نیمکت توی پارک روزنامه دستمه. اومده میگه: روزنامه میخونی؟ پـَـــ نــه پـَـــ سبزی خریدم نمیدونم لای کدوم صفحه گذاشتم
♦♦♦♦♦♦♦پ نه پ جدید و خنده دار♦♦♦♦♦♦♦
رو در اتاقم علامت « ورود ممنوع » زدم. رفیقم اومده تو، میگه اینو زدی که کسی نیاد تووو؟ پـَـــ نــه پـَـــ زدم که کسی جلو در پارک نکنه … !
♦♦♦♦♦♦♦پ نه پ جدید و خنده دار♦♦♦♦♦♦♦
هواپیما داشت سقوط میکرد یارو میگه داره سقوط میکنه؟ پ نه پ داره واسه نماز نگه میداره.
♦♦♦♦♦♦♦پ نه پ جدید و خنده دار♦♦♦♦♦♦♦
به پسرخاله ام می گم تب کردم میگه: اِ؟ مریض شدی؟ می گم پـَـــ نــه پـَـــ دمای بدنمو بردم بالا ببینم فنش کار میفته یا نه !
آخرین کلمات یک برقکار : خوب حالا روشنش کن…
آخرین کلمات یک ملوان زیردریایی : من عادت ندارم با پنجرهء بسته بخوابم…
آخرین کلمات یک متخصص خنثی بمب : این سیم آخری رو که قطع کنم تمومه…
آخرین کلمات یک نارنجکانداز : گفتی تا چند بشمرم؟
آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون : این نوع مار رو میشناسم، سمی نیست…
آخرین کلمات یک پلیس : شیش بار شلیک کرده، دیگه گلوله نداره…
آخرین کلمات یک چترباز : پس چترم کو؟
آخرین کلمات یک خبرنگار : بله، سیل داره به طرفمون میاد…
آخرین کلمات یک خلبان : ببینم چرخها باز شدند یا نه؟
آخرین کلمات یک داور فوتبال : نخیر آفساید نبود!
آخرین کلمات یک دربان : مگه از روی نعش من رد بشی…
آخرین کلمات یک دوچرخهسوار : نخیر حق تقدم با منه!
آخرین کلمات یک دیوانه : من یه پرندهام!
آخرین کلمات یک سرنشین اتوموبیل : برو سمت راست راه بازه…
آخرین کلمات یک شکارچی : مامانت کجاست کوچولو؟.
آخرین کلمات یک غواص : نه این طرفها کوسه وجود نداره…
آخرین کلمات یک فضانورد : برای یک ربع دیگه هوا دارم…
آخرین کلمات یک قصاب : اون چاقو بزرگه رو بنداز ببینم…
آخرین کلمات یک قهرمان : کمک نمیخوام، همهاش سه نفرند…
آخرین کلمات یک قهرمان اتوموبیلرانی : مکانیک یادش رفته ترمز رو درست کنه!
آخرین کلمات یک کارآگاه خصوصی : قضیه روشنه، قاتل شما هستید!
آخرین کلمات یک کامپیوتر : هارددیسک پاک شده است…
آخرین کلمات یک کوهنورد : سر طناب رو محکم بگیری ها…
آخرین کلمات یک گروگان : من که میدونم تو عرضهء شلیک کردن نداری…
آخرین کلمات یک گیتاریست : یه خرده ولوم بده…
آخرین کلمات یک انسان عصر حجر : فکر میکنی توی این غار چیه؟
آخرین کلمات یک مادر : بالأخره سیدیهات رو مرتب کردم…
آخرین کلمات یک متخصص آزمایشگاه : این آزمایش کاملاً بیخطره…
آخرین کلمات یک متخصص کامپیوتر : معلومه که ازش بکآپ گرفتم!
آخرین کلمات یک معلم رانندگی : نگه دار! چراغ قرمزه!
آخرین کلمات یک ملوان : من چه میدونستم که باید شنا بلد باشم؟
آخرین کلمات یک بندباز : نمیدونم چرا چشمام سیاهی میره…
آخرین کلمات یک پزشک : راستش تشخیص اولیهام صحیح نبود.بیماریتون لاعلاجه…
آخرین کلمات یک بیمار : مطمئنید که این آمپول بی خطره؟
آخرین کلمات یک پیشخدمت رستوران : باب میلتون بود؟
آخرین کلمات یک جلاد : ای بابا، باز تیغهء گیوتین گیر کرد…
آخرین کلمات یک خونآشام : نه بابا خورشید یه ساعت دیگه طلوع میکنه!
زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.
ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد : مواظب باش ، مواظب باش ، یه کم بیشتر کره توش بریز….
وای خدای من ، خیلی زیاد درست کردی … حالا برش گردون … زود باش
باید بیشتر کره بریزی … وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم ؟؟ دارن میسوزن مواظب باش ، گفتم مواظب باش ! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمیکنی … هیچ وقت!! برشون گردون ! زود باش ! دیوونه شدی ؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی ؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی … نمک بزن … نمک …
زن به او زل زده و ناگهان گفت : خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده ؟! فکر میکنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟
شوهر به آرامی گفت : فقط میخواستم بدونی وقتی دارم رانندگی میکنم، چه بلائی سر من میاری!
ادیسون در سنین پیری پس از اختراع لامپ، یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد.
این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.
در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتاً کاری از دست کسی بر نمیآید و تمام تلاش مأموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است. آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود.
پسر با خود اندیشید که احتمالاً پیرمرد با شنیدن این خبر سکته میکند و لذا از بیدار کردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند.
پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او میاندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر میبرد.
ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت: پسر تو اینجایی؟ میبینی چقدر زیباست! رنگ آمیزی شعله ها را میبینی؟ حیرت آور است! من فکر میکنم که آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است! وای! خدای من، خیلی زیباست! کاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را میدید. کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت! نظر تو چیست پسرم؟
پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتش میسوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت میکنی؟
چطور میتوانی؟ من تمام بدنم میلرزد و تو خونسرد نشسته ای؟
پدر گفت: پسرم از دست من و تو که کاری بر نمیآید. مأمورین هم که تمام تلاششان را میکنند. در این لحظه بهترین کار لذت بردن از منظرهایست که دیگر تکرار نخواهد شد!
در مورد آزمایشگاه و باز سازی یا نو سازی آن فردا فکر میکنیم! الآن موقع این کار نیست!
به شعله های زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت!
فردا صبح ادیسون به خرابه ها نگاه کرد و گفت: "ارزش زیادی در بلا ها وجود دارد. تمام اشتباهات ما در این آتش سوخت. خدا را شکر که میتوانیم از اول شروع کنیم."
توماس آلوا ادیسون سال بعد مجدداً در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود وهمان سال یکی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آری او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع کرد.
ارزش زیادی در بلاها وجود دارد چون تمام اشتباهات در آن از بین میرود.
به دلیل استقبال بی نظیر شما مسلمانان عزیز
زمان اذان مغرب یک ساعت تمدید شد!
◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس سرکاری ماه رمضان◊◊◊◊◊◊◊◊
در این شبهای رمضان ، تو را به خدا سر سفره افطار
دستهات رو با خلوص نیت به آسمان دراز کن
و همون بالا نگهدار بزار بقیه هم یه لقمه بخورن خب !
◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس سرکاری ماه رمضان◊◊◊◊◊◊◊◊
آیا می دانستید
مستحب است قبل از افطار دعای جوشن کبیر بخوانیم !؟
◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس سرکاری ماه رمضان◊◊◊◊◊◊◊◊
از بالاترین فضیلت ها در ماه رمضان ، افطاری دادن است
منتظر تماس شما هستیم . . . !
◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس سرکاری ماه رمضان◊◊◊◊◊◊◊◊
تبلیغ حیف نون برای حجاب در ماه رمضان !
“به زلفانت بیاموز که بیرونش ارزش دیدن ندارد”
◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس سرکاری ماه رمضان◊◊◊◊◊◊◊◊
پیامک حیف نون به نامزدش !
دوستت دارم به اندازه همه اذون های مغرب ماه رمضون !
◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس سرکاری ماه رمضان◊◊◊◊◊◊◊◊
فرا رسیدن ماه زولبیا و بامیه
بیخوابی شبانه ، گرسنگی روزانه ، روز شماری ماهانه
پرخوری سحرانه ، افطاری شاهانه
و توقع آمرزش سالانه !
مبارک !
◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس سرکاری ماه رمضان◊◊◊◊◊◊◊◊
به حیف نون گفتن نماز میخونی ؟
گفت عادت ندارم
گفتن روزه چی ؟
گفت طاقت ندارم
گفتن چرا سحر و افطار میخوری ؟
گفت اونقدرا هم که کافر نیستم !
منبع:صحنه؛
دو درخت خشک در کنج حیاط
بازیگر مرد پشت یک شیشه ی مات
برداشت یک
نمایی از چوبه دار
برداشت دو
نور، صدا حرکت، کات.
-----------------------
برداشت سه
مجلس ترحیمش بود
برداشت چهار
شادی روحش صلوات
شد باز در رحمت خالق به روی خلق
چون ماه مبارک ز افق گشت هویدا
مژده که شد ماه مبارک پدید
ماه مبارک آمد، ای دوستان بشارت
کز سوی دوست ما را هر دم رسد اشارت
آمد نوید رحمت، ای دل ز خواب برخیز
باشد که باقی عمر، جبران شود خسارت
آمد رمضان هست دعا را اثری
دارد دل من شور و نوای دگری
ما بنده عاصی و گنهکار توییم
ای داور بخشنده بما کن نظری
ماه دل آرای نیمه رمضان را، پانزده روز است به انتظار نشسته ایم و به کرامت و مهربانیاش محتاجیم.
روزه دار گرامی ، ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما جهت رفاه حال اطرافیان و حتی حیوانات لطفا موقع سحر ، ۵-۶ بار مسواک بزنید !
با تشکر